طرح روسیه برای سوریه : پایان جهان تک قطبی
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

 

نوشتۀ الکساند لاستا

مرکز مطالعات جهانی سازی، 19 سپتامبر 2013

منطقه : خاورمیانه و آفریقای شمالی، روسیه و جامعۀ دولت های مستقل

تحلیل : سوریه

 

                                                                         
         

نامۀ ولادیمیر پوتین خطاب به اذهان عمومی مردم آمریکا به عنوان شاهکاری در عرصۀ دیپلماتیک، ولی به همچنین به عنوان گفتاری برجسته در عرصۀ جغرافیای راهبردی و انسان دوستانه به ثبت خواهد رسید.

کاری که رئیس جمهور روسیه بدان تحقق بخشید، در واقع به شکست کشانیدن برنامۀ جغرافیای سیاسی غرب آمریکا محور در تخریب سوریۀ بشار اسد بود.

در حالی که حملۀ درونی عملا در سرنگون سازی قدرت حاکم در سوریه با شکست مواجه شد (و تنها پس از نزدیک به سه سال موجب تخریب کشور شد)، اتحادیۀ قدرت هائی که مخالف رژیم سوریه بودند (که می توانیم آن را به شکل محور واشینگتن/لندن/پاریس/دوحه/ریاض تعریف کنیم) خود را برای حملۀ بیرونی از طریق بمباران آماده می کرد. رسما اعلام شده بود که هدف تنبیه بشار الاسد است ولی در واقع در پی تضعیف قدرت نظامی کشور بودند تا فروپاشی رژیم سوریه را تسریع سازند.

در بسیاری کشورهای غربی در واقع، لابی ضد بشار اسد عملا نخبگان سیاسی را به گروگان گرفتند، همان گونه که بر اساس تحلیل «الی متن» (1) به عنوان مثال در مورد فرانسه روی داد.

اگر پیشنهاد روسیه موجبات نجات صلح و ثبات را در منطقه فراهم ساخت، تحقق آن به بهای بر ملا ساختن تضادهای غرب انجامید، غربی که سرانجام با نقض حقوق بین الملل و در نتیجه از دست دادن قانونیت خود در دامی خود ساخته افتاد.

چرا؟

زیرا پیروزی نظامی دولت سوریه، و پیامد سیاسی آن، بی گمان در انتخابات آیندۀ بشار الاسد، به مفهوم پیروزی نهائی «ایران» بر واشینگتن و ریاض، و علاوه بر این به مفهوم از دست دادن اعتبار غرب آمریکا محور به عنوان قدرت حاکم خواهد بود.

ولی شکست نظامی دولت سوریه در رویاروئی با شورشیان، کشور را در هرج و مرج – مانند الگوی عراق _ فرو خواهد برد و به قدرت رسیدن اصول گرایان مذهبی نیز برای منطقه و به همچنین برای تمام جهان خطر بزرگی تلقی خواهد شد.

بدتر از همه، حملۀ نظامی غرب می توانست اعتبار و قانونیت وجود سازمان ملل متحد را به خطر بیاندازد، یعنی موردی که روسیه بیش از همه با آن مخالفت می ورزید. آیا چرخش تاریخی شگفت آوری نیست که این فرزند اتحاد جماهیر سوسیالستی شوروی باشد که خود را موظف می بیند که در اشکال صلح جویانه در مقابل غربی هائی که در اتحاد با دیکتاتورهای اسلامی هستند به دفاع از حقوق بین الملل برخیزد؟

جالب است ببینیم که طی چند هفته چگونه تصویر روسیه تحول خواهد یافت. از دیکتاتور سرد که از کشتار توسط مستبد سوریه که از فرد نیکوئی مثل اسنودن پشتیبانی نکرد، روسیه از این پس مانند کشوری جلوه می کند که از ضعیفان و کشورهائی که مورد تهاجم قرار گرفته اند دفاع می کند. رئیس جمهور روسیه که در رسانه ها از او با تنفر یاد می کردند، از این پس به عنوان داوطلب پتانسیل برای دریافت جایزۀ نوبل صلح مطرح خواهد بود، مانند گورباچف در دوران گذشته (به شکل تناقض آمیزی در دورانی که جهان تک قطبی مستقر می شد) یا مانند رئیس جمهور آمریکا بارک اوباما.

جنگ در سوریه موردی بود که به شکل بارزی نشان داد که «غرب سیاسی» وجود ندارد و یا دیگر وجود ندارد، این همه تردید و فقدان یکپارچگی سیاسی از این پس آشکار شد. در مقابل، دو محور شرکت کننده در منازعه قاطعیت خود را با یگانگی سیاسی خدشه ناپذیری به اثبات رساندند، مخالفت با جنگ و اتحاد پیرامون چین و روسیه، دومی ها با صراحت از اولی ها پشتیبانی کردند.

وقتی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سقوط کرد، فرانسیس فوکویاما پایان ایدئولوزی ها و پیروزی قطعی غرب را پیشبینی کرد، ولی اشتباه می کرد و رؤیای تک قطبی بودن جهان، از دیدگاه تاریخی کمی بیش از یک دهه بیشتر به طول نیانجامید. حتی اگر برتری غرب، اگر چه در حال تنزل به سر می برد، ولی موقتا از دیدگاه اقتصادی و نظامی وضعیت خود را حفظ کرده باشد، جنگ در سوریه شاید به این معنا باشد که غرب جنگ اخلاقی را باخته و در زمینۀ سیاسی نیز قاطعانه شکست خورده است.

چنین امری را بی گمان باید به معنای گذار بشریت به دوران نوینی در سیر تاریخی می باشد : آغاز پایان جهان تک قطبی. قطب شمال.

 

1)      Elie martin

http://www.realpolitik.tv/2013/09/crise-syrienne-francois-hollande-otage-de-laurent-fabius/

 

منبع :

Plan russe pour la Syrie : la fin du monde unipolaire

http://www.mondialisation.ca/plan-russe-pour-la-syrie-la-fin-du-monde-unipolaire/5350571


 






September 21st, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی